عـلـیـرضـاعـلـیـرضـا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
بـاهـم بودنمونبـاهـم بودنمون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مــامــانــیمــامــانــی، تا این لحظه: 29 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
بــابــایــیبــابــایــی، تا این لحظه: 32 سال و 26 روز سن داره

جیگیـلی مـامـان بـابـا

« هفته های سخت و آسان »

سلام سلام گل پسرم  نازنینم خداروشکر که تو الان حالت خوبه  آخه 15 مهر با بابایی رفتیم برای دیدن تو ! ما که با دیدن تو توی مانیتور اینقد ذوق میکنیم و شوق پیدا میکنیم برای زندگی وقتی تو به دنیا بیای چطور میشه ؟؟؟ جونم برات بگه ازین هفته ها که .. دقیقا دو هفته ی پیش مریض شدم اساسی و سرما خوردم  پنج شنبه که احساس بهبودی میکردم صبح بیدار دیدم گردنم خیلی درد میکنه و در ضمن روی چونم و گردنم یه چیزای وحشتناکی زد فرداش ینی جمعه وقتی رفتیم خونه مامانجون ،همه بهم گفتن حتما برو دکتر  و من و بابایی هم شنبه ساعت 4 رفتیم دکتر متخصص عفونی -داخلی  همش...
20 مهر 1392

پاییز اومد

اول از همه عرض پوزش میخام از همه ی دوستان  عکس های شمال خراب شده وقتی درست شد به دوستان رمز داده میشه سلام سلام صدتا سلام به گل پسره مامانی  علیرضا جونم عرضم به خدمتت که امروز 8 مهره و شما 27هفتته گل پسرم  26 شهریور که گذشت منو بابایی اولین سالگرده عروسیمونو با شما تجربه کردیم  البته شام سالگردمونوبا مامانجون و دایی احمدت خوردیم ، چه روزه قشنگیم مصادف  شده بود  ولادت امام رضا ؛پارسال ما ولادت حضرت معصومه عروسی کردیم و امسال سالگرده عروسیمون مصادف شد با ولادت آقا امام رضا  امام رضا کادوی عروسیمون شما رو بهمون داد ،کادوی سالگردمون که مصادف با ولادتش ...
8 مهر 1392
1